دربارة زبان شعر امروز، حرف های فراوان و حتی متناقض بسیار شنیدهایم. برخی از آن ها فراگیرترند. مثلا : در زبان شعر امروز، ادات تشبیه، به ویژه ادات تشبیه قدیمی جایی ندارد.
اگر شاعری از «چو، چونان، به سان» و مانند اینها استفاده کند، زبان شعرش، زبان شعر امروز نیست.
بسیاری از واژهها قدیمی شده اند و نباید در زبان شعر امروز به کار روند. ـ در زبان شعر امروز، کوتاه کردن کلمات جایی ندارد؛ (اگر ـ گر، از ـ ز، ماه ـ مه) و اگر شاعری این کار را بکند، نشانگر ناتوانی او در تسلّط بر وزن شعر است
زبان شعر امروز، همین زبانی است که در نشریات و رسانه ها رایج است و هر عبارت و جمله ای که به گونه ای دیگر باشد، جایی در شعر امروز ندارد.
مثلا اگر بنویسیم «از این گل خوشترم آمد»، درست نیست و باید نوشت «از این گل بیشتر خوشم آمد.» یا اگر در شعر فروغ خواندیم «پسرانی که به من عاشق بودند»، باید آن را به حساب خطای نحوی بگذاریم وگرنه در زبان امروز باید نوشت «پسرانی که عاشق من بودند.» منبع اصلی اینگونه داوری دربارة زبان شعر امروز، شنیدهها و محفوظات و دانش محدود زبانی کسانی است که دامنة مطالعه و دانسته هاشان از زبان فارسی چندان گسترده و متنوع نیست که گونه های مختلف زبان فارسی و گویش ها و لحن ها و سبک های آن را بشناسند. گویی معیار زبان شعر، همان زبان معیاری است که در رسانه ها رایج است، آن هم فقط همین رسانه های دم دستی و همین لحن و لهجة سال های اخیر مردم تهران. این تصور نادرست نیز رایج است که گویی میتوان دربارة زبان شعر از شیوة باید و نباید استفاده کرد و مرکزی برای صدور احکام معتبر و لازم الاجرا دربارة زبان شعر وجود دارد.
نکتة جالب و حتی مضحک، این است که برخی با همین نگاه و دانش محدود زبانی به سراغ آثار بزرگان شعر می روند و آنها را تصحیح و به زبان امروز بازنویسی و خوانش! می کنند و غلط های نحوی و واژگانی سعدی و مولانا و حافظ را متذکر می شوند! راستی، زبان شعر چه معیاری دارد؟ آیا رهایی ذهن و خیال شاعر، دلیل مناسبی است برای رهایی از قیدها و معیارها؟ یعنی هرگونه آشفتگی و نابسامانی در زبان شعر، پذیرفتنی است؟ اگر معیاری برای زبان شعر هست، این معیار از کجا شکل می گیرد؟ بی آن که بخواهیم در جدال های بی پایان بحث نظری وارد شویم، می توانیم به سادگی، این اصل را یادآور شویم که بهترین معیار برای زبان شعر، شعرهای خوب و اثرگذار است و بهترین منبع برای شناخت زبان شعر امروز، آثار شاعران برجستة این دوران است.
ممکن است بلافاصله این شبهه مطرح شود که دربارة شعر خوب و شاعر برجسته، اتّفاق نظر نیست که به آسودگی بتوانیم به اتّکای آن زبان شعر امروز را بشناسیم. از همین پراکندگی پسندها و نظرها دربارة شعر خوب و شاعر ممتاز، می توان دریافت که بحث دربارة معیارهای یکسان برای زبان شعر امروز، راه به جایی نمی برد و به ویژه تلاش برای همسانسازی زبان شاعران، کاری عبث است.
زبان شعر، مانند سایر ویژگی های شعر، حاصل دانش و زندگی و تجربه های شاعر است و نیز دغدغة او در برقراری ارتباط با طیف های گوناگون مخاطبان. بنابراین، شاعر ناگزیر نیست که زبان شعرش را با پسند منتقدان، ویراستاران یا داوران رقابتهای ادبی منطبق کند.
دکتر اسماعیل امینی-شاعر و استاد دانشگاه
درباره این سایت